نیوشانیوشا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

نیوشا , پرنسس من

دعا

1390/7/10 10:31
نویسنده : مامان پرنسس
455 بازدید
اشتراک گذاری

دعایت میکنم عاشق شوی روزی

بفهمی زندگی بی عشق نا زیباست

دعایت میکنم با این نگاه خسته گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم رابه لبهای عزیزی هدیه فرمایی

بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شبها

بخوانی نغمه ای با مهر

********

دعایت میکنم در آسمان سینه ات

خورشید مهری رخ بتاباند

********

دعایت میکنم روزی زلال  قطره اشکی

بیابد راه چشمت را

سلامی از لبان بسته ات جاری شود با مهر

*********

دعایت میکنم یک شیب تو راه خانه خود گم کنی

با دل بکوبی کوبه ی مهمانسرای خالق خود را

********

دعایت میکنم روزی بفهمی با خدا

تنها به قدر یک رگ گردن و حتی کمتر از آن فاصله داری

و هنگامیکه ابری  آسمان را با زمین پیوند خواهد داد

مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی

********

دعایت میکنم روزی بفهمی

گرچه دوری از خدا اما خدایت با تو نزدیک است

دعایت میکنم روزی دلت بی کینه باشد بی حسد

با عشق بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست

شبانگاهی تو هم با عشق . با نجوا

بخوانی خالق خود را

اذان صبحگاهی سینه ات را پر کند از نور

ببوسی سجده گاه خالق خود را

*********

دعایت میکنم روزی خودت را گم کنی

پیدا شوی در او

دو دست خالیت را پر کنی از حاجت و

با او بگویی:

بی تو این معنای بودن. سخت بی معناست

********

دعایت میکنم روزی

نسیمی خوشه اندیشه ات را

گرد و خاک غم برویاند

کلام گرم محبوبی

تو را عاشق کند بر نور

********

دعایت میکنم وقتی به دریا می رسی

با موجهای آبی دریا. به رقص آیی

و از جنگل . تو درس سبزی و رویش بیاموزی

بسان قاصدکها با پیامی نور امیدی بتابانی

لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی

به کام پر عطش یک جرعه آبی بنوشانی

********

دعایت میکنم روزی بفهمی

در میان هستی بی انتها باید تو می بودی

بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا

برایت آرزو دارم

که یک شب یک نفر با عشق در گوش تو

اسم رمز بگذشتن از شب دیدار فردا را به یاد آرد

********

دعایت میکنم عاشق شوی روزی

بگیرد آن زبانت

دست و پایت گم شود رخساره ات گلگون شود

آهسته زیر لب بگویی آمدم

به هنگام سلام گرم محبوبت

و هنگامی که می پرسد ز تو نام و نشانت را

ندانی کیستی!!!

معشوق عاشق ؟ یا عاشق معشوق ؟

آری ! بگویی هیچ کس

********

دعایت میکنم روزی بفهمی ای مسافر رفتنی هستی

ببندی کوله بارت را

تو را در لحظه های روشن با او

دعایت میکنم ای مهربان همراه

تو هم ای خوب من

گاهی دعایم کن...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

باران اردیبهشت
17 مهر 90 12:16
الهی که تمام آرزو ها و دعاهای قشنگت برای دختر نازت برآورده بشه مامان مهربون