نیوشانیوشا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

نیوشا , پرنسس من

واکسن 4 ماهگی

1390/12/5 5:19
نویسنده : مامان پرنسس
1,179 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم امروز ٤ ماهت تموم شد مبارکت باشه....

اما باید واکسینه هم میشدی...

تا بعداز ظهر خوب بودی اما از بعداز ظهر همش مینالیدی و داغ بودی .... وقتی بغلت میکردم سرتو میزاشتی رو شونم یا میچسبوندی به سرم و انگاری که یه کوره آتیش توی سرت روشن بود خیلی داغ بودی و خودتم کلافه بودی... منم تا میتونستم برات حوله خیس میزاشتم رو پیشونیت....

همه ی عصر تا شب رو توی بغل من بودی و من راه میرفتم اینقدر راه رفتم و بغلم بودی که کمرم  به شدت درد گرفت و گاهی خیلی گریه میکردی و بی تاب بودی و گاهی فقط ناله بود....

دیشب یه کار جالب کردی و وقتی بغل بابایی بودی و به من نگاه میکردی من میگفتم پِخخخخخخخخخ خیلی قهقهه میزدی و خوشحالی میکردی منم امشب برای اینکه از اون حالت درت بیارم برات شدم یه دلقک تمام عیار و ١ ساعتی رو با این ترفند تونستم نگهت دارم البته مثل دبشی قهقهه نمیزدی و فقط یه لبخند زیبا تحویلم میدادی....اما همینم برا من غنیمتی بود....

از پدرت هم ممنونم که خیلی خیلی کمکم کرد و بجای اینکه بیاد خونه کمک حال من باشه جلسه قران خونه ی عموش مهم تر بود و رفت اونجا ...!!!

بهت قطره استامینافن دادم شیرتم دادم خوردی و خوابیدی... الان که دارم اینا رو مینویسم خوابیدی اما چه خوابی همش توی خواب میپری و چشماتو باز میکنی و دوباره میبندی....

عزیزم روزای سخت توی زندگی آدما هست مهم اینه که بتونی از پسش بر بیایی... که میدونم تو میتونی چون دختر منی... دختر مادری هستی که خودش فراز و نشیب توی زندگیش زیاد بوده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

مامان نارینا
5 اسفند 90 8:23
سلام دختر من 1 روز از نیوشا جان کوچیک تره.... آخ که ما هم فردا باید بریم واکسن بزنیم....امیدوارم نیوشا جان همیشه سالم و تندرست باشه