جشن تولد یک سالگی
سلام نیوشای یکساله ی من.... عشق منی عزیز دلم...بخاطر تو هر کاری که فکرشو بکنی انجام میدم... حتی اگه شده جلوی همه بایستم اینکارو میکنم که تو بالنده بشی...
عزیزم امسال جشن یکسالگیت رو خیلیییییی با شکوه برگزار کردم.... همینطور که گفتم همه رو دعوت گرفته بودم اما این وسط کسایی قدم رنجه کردن اومدن که اصلا و ابدا انتظارش رو نداشتم و بالعکس کسایی نیومدن که خیلی انتظار داشتم.... اما اتفاقاتی که افتاد به من این درس رو داد که انگاری غریبه پرست باشیم خیلی بیشتر بهمون خوش میگذره تا با فامیل...
تو پست بعدی برات خصوصی میگم چه چیزایی که شد و چه حرفایی که شنیدم تا بزرگ شدی خودت همه چیو بخونی و بدونی!!!!
و اما
عشق من یکساله که باهم همنفس شدیم... تو این یکسال سختی های مشقت باری کشیدم اما همشون با قهقهه های تو گل خوشبو یادم میرفت...
گاهی اونقدر مشغولت میشدم که یادم میرفت تو آینه خودمو نگاه کنم...
هرگز فکرشو نمیکردم کسی پیدا بشه که بتونه خواب رو از چشای من بگیره( اخه مامانی من خیلی خواب الو بودم همه اینو میدونن)... اما خدا یه عشقی به من داده منت به سرم گذاشته و یکی از فرشته هاشو داده دست من تا بالنده اش کنم که نفسم به نفسش بنده ... که با کوچکترین صدای اون از خواب میپرم و میرم بغلش میکنم تو اغوش میگیرمش و شیره جونمو میدم بهش...
خدایا شکرت که منو لایق مادر شدن دونستی....
عزیز دلم اینم عکسای تولدت....
گیفت ها
بیسکوییت کفشدوزکی
کیک کفشدوزکی
ته چین
الوبه
سینی اردور
سینی سبزیجات
ژله کفشدوزکی
ژله خورده شیشه
کروکان
ترایفل
و اینو بگم که روز تولد چون نخوابیده بودی اصلا و ابدا سرحال نبودی برا همین من نتونستم یه عکس خوشگل ازت بندازم اما دوست گلم که برا فیلمبرداری و عکاسی اومده بود ازت چند تایی گرفت ... بعدا میزارم....
اما عکس اتیله ات....
مامان جون عکسای خونوادگی رو هم که نمیشه اینجا گذاشت... برات چاپ میکنم میزارم تو البومت...
امیدورام همیشه بالنده باشی عشق من!!!!!!!!!!!!!